لایحه- تجدیدنظر خواهی اعسار از پرداخت مهریه

_{^{پاسخ به تجدید نظرخواهی اعسار از پرداخت مهریه}}

بسمه تعالی

ریاست محترم و مستشاران معزز دادگاه تجدیدنظر استان تهران

باسلام

احتراماً ضمن تقدیم یک برگ وکالتنامه  ملصق به تمبر مالیاتی وکالت خویش را از آقای محمد ..... اعلام و در مقام پاسخ به لایحه تجدیدنظرخواه محترم، مراتب را به شرح ذیل و در راستای دفاع از موکل به استحضار عالی می رساند ؛

1- مستنداً به پاسخ استعلام دادگاه محترم بدوی (شعبه 287) از دانشگاه تهران به شماره ... مورخ 1396/07/02 مبنی بر وضعیت اشتغال موکل به روشنی محرز گردید که موکل به هیچ عنوان و در هیچ تاریخی عضو هیأت علمی و پژوهشی نبوده اند و این منصب علمی چنان برجسته است که اگر غیر از این بود دانشگاه تهران آن را اعلام نماید و هیچ گاه دانشگاه ی چون دانشگاه تهران با آن سابقه و پیشینه درخشان علمی و غیره اعتبار و ارزش خود را برای یک دانشجو ساده خود مخدوش نمی نماید که بخواهد پاسخ استعلام را به غلط برای دادگاه ارسال نماید و همچنین در صورت صلاحدید خواهشمند است مجدداً این استعلام را تکرار فرمایید تا هر گونه شبهه و ابهام مرتفع گردد و تجدیدنظرخواه محترم با دست یازدیدن به مدارک ساختگی و غیرقابل استناد در پی اطاله دادرسی و کتمان واقعیت بر نیاید.

2- پاسخ استعلامی را که تجدیدنظرخواه بدان درخصوص سفرهای موکل به کشورهایی نظیر چین و ژاپن و بلغارستان اشاره ننموده است کاملاً غلط و فاقد وجاهت قانونی است چرا که مستنداً به گذرنامه موکل، ایشان ویزای کشور ژاپن را در گذرنامه خود ندارند و این در حالی است که ویزای کشور ژاپن یکی از معتبرترین ویزاها در میان کشورهای جهان است و سئوالی که پاسخ آن به خوبی روشن است این است که موکل بدون داشتن ویزای کشور ژاپن چطور از تاریخ 7/9/89 وارد این کشور شده اند؟! و سئوال دوم که بی اعتباری این برگ را به خوبی اثبات می کند آن است که تاریخ خروجی از این کشور درج نشده است و این چطور ممکن است که موکل بدون ویزای ژاپن وارد این کشور شده باشد و از آن کشور خارج نشود لکن در حال حاضر در ایران به سر ببرد در تمامی جلسات رسیدگی حضور یابد در تمام این سالها به تحصیل پرداخته باشد که اینها همگی مؤید اشتباه اداره محترم گذرنامه در صدور این برگ است. همچنین سفرهای دیگر موکل همگی سفرهای تحقیقاتی بوده و موکل ریالی از بابت خرید بلیط، هزینه اقامت و غیره نپرداخته است فلذا در هیچ ماده از هیچ قانونی حضور موکل با هیأت تحقیقاتی در کشور خارجی را دلیل تمکن مالی ندانسته است.علاوه براین مطالب اینکه تاریخ این سفرها مربوط به سالیان قبل است و مطابق با تعریف قانونی از اعسار، معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین قادر به تأدیه دیون خود نباشد حال موکل که همان مستثنیات دین را هم ندارد چه برسد به سایر امور. ضمناً تجدیدنظرخواه محترم نه تنها به پاسخ استعلام اشتباه استناد جسته است بلکه درتاریخ ورود و خروج موکل در کشورهای خارجی نیز علی الظاهر دچار اشتباه شده و در متن لایحه به تاریخ های ساختگی اشاره نموده است چرا که در لایحه خود تاریخ ورود موکل را به ژاپن 5/1/88 اعلام و خروج وی را نیز 7/9/89 اعلام کرده این در حالی است که اصلاً 5/1/88 در این برگ استعلام وجود ندارد و تاریخ 7/9/89 تاریخ ورود موکل اعلام شده نه خروج و اگر به گفته تجدیدنظرخوانده موکل از 5/1/88 تا 7/9/89 در کشور ژاپن بوده چطور از 16/1/88 مرزهایی کشور ایران را به مقصد چین ترک کرده که بخواهد 29/8/89 از همان مرز هوایی به ایران بازگردد؟! فلذا به خوبی مبرهن است تجدیدنظرخواه با فرافکنی در پی اطاله دادرسی است و بی اعتباری این دلیل غیر واقعی ایشان نیز محرز می گردد.

3- علت ترک منزل مشترک توسط موکل، درخواست زوجه بوده است به نحوی که منزلی را که موکل با ارث پدری خود برای زوجه و برای حفظ کیان خانه و خانواده و جلب محبت تجدیدنظرخواه خریداری نمود و به نام ایشان منتقل نمود، زوجه با بی مهری هر چه تمامتر و بی اعتنایی،موکل را از همان خانه بیرون نموده و با طرح دعاوی متعدد در مراجع قضایی با عناوینی نظیر ترک انفاق مطالبه نفقه، مطالبه مهریه، تهیه منزل مستقل، در پی ایذاء و اذیت موکل است و حال در متن لایحه اعتراض خویش، شاهد ادعای جدید ایشان مبنی بر تجدید فراش موکل هستیم و با این اوصاف و با نگاهی کوتاه به سابقه زوجه در پرونده سازی علیه موکل تنها خداست که می داند چه نقشه و برنامه ای علیه موکل در سر خود پرورانده اند ادعایی که حتی دلیلی هر چند ساختگی همانند دو ادعای اول، نتوانسته اند برای آن ارائه نمایند و تمامی این اقدامات اشتباه زوجه سبب شده تا موکل علیرغم میل باطنی در پی طلاق زوجه برآید تا شاید بتواند از دام دسیسه چینی های زوجه خلاصی یابد که به موجب دادنامه شماره .... صادره از شعبه 287 رأی طلاق صادر و شعبه 11 دادگاه تجدیدنظر استان تهران نیز مورد تأیید قرار گرفته است و ظرف مهلت مقرر قانونی نیز مورد اعتراض زوجه در دیوان عالی کشور قرار نگرفته است.

4- وکیل محترم تجدیدنظرخواه در بند 4 لایحه خود صدور حکم اعسار معترض عنه را در خصوص مهریه زوجه در راستای صدور حکم طلاق دانسته اند که هم جای بسی تعجب است که وکیل محترم ایشان نمی دادند اعسار صادره مربوط به کدام موضوع است و از سوی دیگری خیلی دورازذهن نیست چراکه با کثرت پرونده های مطروحه علیه موکل کاملاً به جا و منطقی است که دیگر ندانند بابت کدام پرونده و کدام رای معترض هستند و زوجه (تجدیدنظرخواه) تنها یک مطلب را به خوبی می داند آن هم این است که ما هر چه مربوط به موکل است مخالفت نماید و اعتراض کند ! جهت اطلاع تجدیدنظرخواه که خود نیز نمی داند به عرض می رساند اعسار صادره درخصوص تعداد300 سکه از مهریه ای است که موکل علی رغم توافقاتفی مابین با زوجه به پرداخت آن محکوم شده است نه آنچه تجدیدنظرخواه در لایحه خود آورده است ضمناً ایشان شهادت شهود را غیر واقعی می دانند لکن من باب صحت ادعای واهی خود هیچ دلیلی ندارند و تنها با بیان یک سری ادعاهای واهی بدون دلیل و مستند در پی اطاله دادرسی هستند.

شایان ذکر است قاضی محترم شعبه 287 طی دادنامه شماره ..... موکل را از پرداخت هزینه تجدیدنظرخواهی به مبلغ 000/240/138 ریال معسر اعلام کردند که مورد اعتراض زوجه قرار نگرفت و وقتی موکل از پرداخت آن مبلغ معسر است به طریق اولی در پرداخت 300 سکه طلای تمام بهار آزادی نیز معسر بوده و توان پرداخت یکجای آن را نیز ندارد و نیز نه تنها بهبودی در وضعیت مالی موکل از آن تاریخ حاصل نشده است بلکه عسرت و تنگ دستی ایشان روز به روز در حال افزایش است و تجدیدنظر خواه محترم تنها با بیان ادعاهای بی اساس و واهی در پی اطاله دادرسی  می باشد، فلذا مستندا به دلایل و مدارک ابرازی و ادعاهای واهی و بی پایه و اساس تجدیدنظرخواه و نظر به سابقه اعسار موکل تقاضای تأیید دادنامه بدوی از محضرعالی مورد استدعاست.

باتشکر و تجدید احترام