نمونه حکم و رای کلاهبرداری - گرفتن وام

_{^{رای دادگاه جرم کلاهبرداری}}

شماره دادنامه : ......  

شماره پرونده : .....  

شعبه : ........

متن رأی دادگاه کلاهبرداری :

" در خصوص تجديدنظرخواهی خانم الهام ..... با وکالت خانم فاطمه ..... و حمیدرضا ..... و اکبر ..... نسبت به دادنامه شماره ...... مورخه 97/08/28 صادره از شعبه 1165 که در تأيید و بعضی تغییرات نسبت به دادنامه غیابی شماره ..... مورخه 97/14/16 صادر گرديده و بموجب آن تجديدنظرخواه اول بابت بزه کلاهبرداری به تحمل 48 فقره حبس تعزيری هريک به مدت هفت سال و يکماه و پرداخت جزای نقدی در حق دولت و ردّ مال در حق شاکیان به میزان وجوه برده شده محکوم گرديده با قید اجرای اشد و در رأی اخیرالصدور ردّ مال نسبت به آقای اکبر ..... (احد از شکات) بلحاظ اعالم رضايت حذف گرديده و تصوير برابر با اصل است.میزان جزای نقدی و ردّ مال نسبت به تجديدنظرخواه رديف دوم به مبلغ شانزده میلیون و هفتصد هزار تومان تغییر پیدا کرده و نامبردگان به اين تغییر و حذف اعتراض دارند. با عنايت به محتويات پرونده و نظر به ادله موجود در پرونده احصا شده توسط دادگاه محترم بدوی و اينکه خانم الهام ..... مبالغ کثیری از اشخاص بابت اخذ وام برای آن از بانک های مختلف اخذ نموده و حال آنکه نامبرده اصولاً اينکه نامبرده دلیلی که مثبت توانائی انجام وعده های خود را نداشته و میزان مبالغ اخذ شده هیچ تناسبی با صرف مشاوره نداشته مضاف انجام حتی يک قرارداد هم باشد ارائه نکرده علی هذا شبهه ای در ارتکاب بزه کلاهبرداری نسبت به نامبرده وجود ندارد لذا رأی صادره قابل تأيید است کمااينکه تغییرات اعمال شده در رأی نهائی نسبت به حذف ردّ مال نسبت به متعرض اکبر ...... و تقلیل ردّ مال و جزای نقدی نسبت به شاکی حمیدرضا .... نیز بلحاظ اعالم رضايت آقای محمد .... و فقدان ادله کافی نسبت به بردن مال آقای ..... مازاد بر آنچه که مورد حکم قرار گرفته از باب کلاهبرداری و اعمال حیله و تقلب خالی از اشکال است گرچه که از لحاظ حقوقی قابل طرح و پیگیری است و لکن موضوع مشمول بند الف و پ ماده 134 قانون مجازات اسلامی اصالحی بموجب ماده ا به ماده قانونی مذکور و ماده 10 قانون مجازات اسالمی مصوب 12 قانون کاهش حبس تعزيری مصوب 99 می باشد فلذا دادگاه مستندً 92 ، 48 فقره حبس تعزيری را (بلحاظ مختلف نبودن جرائم ارتکابی) به يک فقره هفت سال و يک ماه حبس و يک فقره جزای نقدی به مبلغ دو میلیارد و هشتصد و پنجاه و پنج میلیون ریال (بالاترين مبلغ مورد کلاهبرداری ) اصالح می نمايد و ردّ مال بشرح دادنامه به قوت خود باقی است علی هذا نظر به اينکه در اين مرحله از دادرسی از ناحیه تجديدنظرخواهان ايراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض دادنامه تجديدنظرخواسته را فراهم نمايد ارائه و عنوان نشده و برمبانی استدالل و استنباط دادگاه نخستین در رسیدگی به موضوع و رعايت مقررات و تشريفات دادرسی خدشه و خللی مترتب نیست و اعتراض نامبردگان قابل انطباق با هیچیک از جهات مقرر در ماده ا به بند الف ماده 455 قانون مذکور ضمن ردّ تجديدنظرخواهی بعمل آمده 434 قانون آئین دادرسی کیفری نمی باشد در نتیجه دادگاه مستندً حکم تجديدنظرخواسته را با اصالح فوق تأيید و استوار می نمايد در خصوص تجديدنظرخواهی خانم سیمین ..... نسبت به دادنامه صدرالذکر با اين توضیح که در دادنامه شماره .... مورخه 97/08/28 تغییری بالنسبه به حکم صادره اولیه بشماره ...... مورخه 97/04/16 در خصوص شکايت تجديدنظرخواه مزبور اتفاق نیفتاده و نامبرده در واقع به دادنامه شماره .....)همان طور که در اليحه تجديدنظرخواهی تصريح نموده) اعتراض داشته و حال آنکه اعتراض مشارالیها نسبت به دادنامه مذکور خارج از مهلت قانونی می باشد چه اينکه دادنامه در مورخه 97/04/28 جهت ايشان به سامانه ارسال و در تاريخ 97/05/07 مشاهده شده است و نامبرده در مورخه 97/09/07 تجديدنظرخواهی نموده (ص 1086 پ) علی هذا دادگاه محترم بدوی می بايست در راستای ماده 440 قانون آئین دادرسی کیفری اقدام نمايند و اما اعتراض ايشان به دادنامه اخیرالصدور که در مقام واخواهی محکوم علیها صادر گرديده نظر به اينکه ا به مفهوم بند ب ماده 433 در رأی صادره مطلب جديدی علیه تجديدنظرخواه ابراز نشده و مورد حکم قرار نگرفته فلذا دادگاه مستندً قانون مذکور قرار ر ّد تجديدنظرخواهی صادر و اعلام می نمايد اين رأی قطعی است.رئيس شعبه 31 دادگاه تجديدنظر استان تهران مستشار دادگاه تجديدنظر استان تهران .... امضاي صادر كننده تصوير برابر با اصل است. نشاني: تهران- ميدان هروي - خيابان وفامنش - مجتمع قضايي غدير (دادگاههاي تجديد نظر استان تهران)