لایحه دفاعیه - فرجامخواهی از طلاق
بسمه تعالی
عالیجنابان محترم دیوان عالی کشور
باسلام
احتراماً اینجانب کامبیز .... درخصوص پرونده شماره ... و دادنامه شماره .... که از شعبه ... دادگاه تجدید نظر استان تهران مورخ 1396/10/26 صادر و در تاریخ 1396/10/30 ابلاغ شده است مراتب اعتراض خویش را ظرف مهلت مقرر قانونی به شرح ذیل به استحضار حضرات می رساند و تقاضای رسیدگی و فرجام خواهی به پرونده را استدعا دارم ؛
الف) عدم توجه دادگاه به دلایل و مستندات :
دادگاه محترم بدوی و همچنین دادگاه تجدیدنظر بدون توجه به دلایل و مستندات ابرازی مبادرت به صدور چنین آرایی نموده اند و این در حالی است که در خط چهارم دادنامه مورد اعتراض اصداری از سوی شعبه 24 دادگاه تجدیدنظر استان تهران تماماً به شماره آرایی اشاره شده است که یا به نفع اینجانب و در مقام محکومیت زوجه رأی صادر نموده و یا اینکه دعوای مطروحه زوجه را وارد ندانسته و قرار به رد دعوای ایشان صادر نموده اند چرا که به ترتیب آنچه در دادنامه مورد اعتراض آمده است دادنامه شماره ... مربوط به صدور حکم طلاق به درخواست اینجانب در سال 92 بوده که به جهت حصول سازش و به منظور حفظ کیان خانواده و علاقه بنده به زندگی مشترک با زوجه اجرا نگردید و فاقد اعتبار است (پیوست شماره یک).
دادنامه شماره .... مربوط به شکایت کیفری مطروحه توسط زوجه علیه اینجانب به اتهام ترک انفاق بوده که به صورت غیابی علیه اینجانب اخذ نمودند لکن پس از واخواهی به موجب دادنامه شماره .... حکم به برائت اینجانب صادر گردید. (به عنوان پیوست های شماره 2 و3 تقدیم حضور حضرات می گردد.)
دادنامه شماره ... در خصوص شکایت اینجانب به اتهام توهین علیه زوجه است که ایشان مستنداً به این شماره دادنامه به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم شدند ( پیوست شماره 4 ) و ایشان به رأی صادره اعتراض نمودند که به موجب دادنامه شماره ... تجدیدنظرخواهیشان رد اعلام گردید.(پیوست شماره 5)
دادنامه شماره ... در خصوص شکایت اینجانب علیه زوجه به اتهام افترا است که مستنداً به همین شماره دادنامه ، زوجه به پرداخت چهار میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم شدند.(پیوست شماره6)
دادنامه شماره ... درخصوص دعوای الزام به تمکین مطروحه علیه زوجه است که مستنداً به همین شماره دادنامه ایشان محکوم و مکلف به تمکین و انجام تکالیف زناشویی شدند و پس از اعتراض و تجدیدنظرخواهی زوجه به دادنامه معنونه طی رأی به شماره ..... ضمن رد اعتراض ایشان ، دادنامه بدوی عیناً تأیید شد. در این خصوص اجرائیه هم صادر و به طرف ابلاغ گردیده و بلااجرا باقی مانده است.(پیوست های شماره 7 و 8)
شماره دادنامه ... مربوط به دادخواست مطالبه خسارت مطروحه توسط زوجه علیه اینجانب است که به موجب همین دادنامه دعوای ایشان رد اعلام شده است.(پیوست شماره 9)
با عنایت به دادنامه های معنونه در متن رأی مورد اعتراض مشخص می گردد که با کمال تأسف دادگاه محترم تجدیدنظر و نیز دادگاه محترم بدوی توجه به متن دادنامه ها که یا زوجه محکوم شده و یا حقی برایش متصور نگردیده است تا زوجه به مدد آنها توانسته باشد عسر و حرج خویش را مطابق با قانون به اثبات رسانیده و به پشتوانه آن ها با دادخواست طلاق ایشان موافقت گردد و این دادنامه ها که دادگاه محترم در رأی خود به صراحت به آن ها اشاره کرده اند گویای عدم توجه قضات محترم این مرجع به متن و موضوع آراء است که صرفاً به جهت کثرت آراء کراهت چندین و چند ساله زوجه از اینجانب را به اثبات رسانیده باشد.
ب) رأی صادره خلاف موازین شرعی و مقررات قانونی صادر شده است :
مستنداً به ماده 1130 قانون مدنی و تنها در صورتی که زوجه در عسر و حرج باشد به نحوی که دوام زندگی مشترک ممکن نباشد، حکم طلاق به درخواست زوجه صادر می شود و مطابق تبصره ماده فوق الاشاره موارد عسر وحرج زوجه از باب تمثیل بر شمرده شده است.
این در حالی که در دادنامه مورد اعتراض و رأی صادره از دادگاه بدوی دلیلی برای صدور حکم طلاق به درخواست زوجه یافت نمی گردد و مشخص نیست زوجه به چه دلیل خود را در عسر وحرج دیده و به چه دلیل ادامه زندگی مشترک را همراه با مشقت غیرقابل تحمل تصور نموده که مبادرت به تقاضای طلاق نموده به عبارت دیگر تقاضای طلاق وی مستند به هیچ دلیل و مدرک قابل قبول و محکمه پسندی نیست تا مثبت مراتب عسر و حرج زوجه باشد فلذا با کمال تأسف آراء صادره از دادگاه های محترم بدوی و تجدید نظر مخالف موازین شرعی و مقررات قانونی صادره شده است چرا که زوجه سببی را که زندگی مشترک را برایش مشقت بار ساخته که هم ، زمان طرح دعوا و هم ، زمان صدورحکم موجود باشد و در دید عرف موجود و زندگی را برای هر انسان متعارفی مشقت بار سازد ابراز ننموده چه رسد به این که بخواهد آن را ثابت کند یا خیر.
علاوه بر مطالب فوق الاشاره بنده با تمام وجود و از صمیم قلب به همسر و زندگی مشترک با ایشان علاقه مند هستم و به هیچ وجه حتی اندک تمایلی به جدایی و مفارقت از ایشان ندارم و به منظور حفظ و استمرار کیان خانواده خویش حاضر به انجام هرکاری هستم و تاکنون نیز از هیچ کاری مضایقه ننموده ام کما این که در سال 92 به موجب حکم دادگاه می توانستم بنیان خانواده ام را از هم بگسلم و با ثبت آن در دفتر طلاق به رابطه زوجیت خویش با زوجه پایان بخشم لکن علی رغم مشکلات و مصائبی که شخص زوجه برای زندگی مشترکمان فراهم ساختند برآن شدم تا با سعه صدر، صبر و شکیبایی برخورد نمایم و تا آن جا که ممکن است به مدد خداوند متعال، بزرگان و افراد با تجربه فامیل و نیز دستگاه قضایی ایشان را مجاب و مایل به زندگی مشترک و ادای وظایف و تکالیف زناشویی نمایم و لیکن علی رغم تمامی تلاش ها و ممارست هایی که صورت داده ام زوجه بدون هیچ دلیل و سببی خواهان طلاق از اینجانب شده است و حتی علاوه بر این ها با مراجعه به اداره پنجم اجرای ثبت و مطالبه مهریه خویش مبادرت به توقیف خودرو شخصی بنده نموده و موجبات ممنوع الخروجی بنده را نیز فراهم داشته است . با تمام این اوصاف و با وجود اختلافات جزئی که در زندگی مشترک موجود است و البته وجود آن نیز امری متعارف و طبیعی است و صد البته که با کمک زوجه در طول زندگی مشترک قابل رفع است بنده علاقه شدیدی به زندگی مشترکمان و ایشان دارم.
فلذا با عنایت به مراتب مطروحه و مستندا به دلایل و مدارک ابرازی و اوضاع و احوال حاکم بر پرونده تقاضای تشکیل جلسه جهت رسیدگی به پرونده و نقض دادنامه مورد اعتراض از محضر حضرات و عالیجنابان مورد استدعاست.
باتشکر و تجدید احترام