پنجشنبه, 13 اردیبهشت,1403
ساعات کاری دفتر

9:00 تا 18:00

ارسال سوال حقوقی و درخواست
آرشیو سوالات حقوقی از وکلای دادگران
تاریخ انتشار: چهارشنبه 07 اردیبهشت 1401

  وضعیت مالکیت زمینی که پسر برای پدر و مادر خریده است  

اگر فرزندی در قدیم به دلیل نداشتن استطاعت مالی والدین برایشان زمینی جهت ساخت منزل خریده باشد و حتی در ساخت منزل خرج کرده باشد پس از فوت پدر و مادر تکلیف آن زمین و خانه جهت تقسیم اموال بین وراث چگونه است با توجه به اینکه والدین سفارشی نکردند در این زمینه تکلیف فرزند یکه برای زمین خرج کرده و وضعیت مالکیت این زمین چگونه است ؟

 

امتیاز: Article Rating | تعداد بازدید: 463

پاسخ – آیا هبه به پدر و مادر بعد از فوت شان قابل رجوع است ؟

  • عقد هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر (واهب) مالی را مجانا به دیگری (متهب) تملیک می کند.
  • هبه جزء عقود تشریفاتی است بدان معنا که این عقد زمانی واقع می گردد که که متهب عین موهوبه را قبض نماید.
  • قبض عین موهوبه یعنی آنکه مال به نوعی در اختیار متهب قرار گیرد که بتواند آن را تصرف نماید.
  • تا زمانی که مال به دست متهب نرسیده باشد، عقد هبه بطور کامل واقع نگردیده است و اگر پیش از قبض هر یک از واهب یا متهب فوت کند، عقد هبه باطل است چرا که به علت عدم قبض عین موهوبه، عقد کامل نگردیده و هیچ انتقال مالکیتی صورت نگرفته است.
  • همچنین در صورتی که واهب قبل از قبض، محجور شود، دیگر هبه منعقد نمی گردد.
  • لازم به ذکر است که حجر متهب پیش از قبض اثری بر عقد هبه ندارد و ولی متهب می تواند مال را از طرف او قبض نماید.
  • قبض مال موهوبه می تواند هم توسط خود متهب انجام شود هم توسط کسی که از جانب او نمایندگی در قبض دارد.
  • همچنین اگر مالی که به شخص متهب هبه شده است در تصرف او بوده باشد دیگر نیاز به قبض مجدد او نخواهد بود.
  • ماده ی 799 در خصوص قبض هبه توسط محجورین بیان می دارد که در هبه به صغیر یا مجنون یا سفیه قبض ولی معتبر است.
  • از دیگر شرایط هبه نامه قبول متهب و همچنین اهلیت تصرف واهب در مال خود می باشد.
  • هبه نامه می تواند رسمی یا غیررسمی و عادی باشد؛ در هبه نامه رسمی امکان تردید و انکار وجود ندارد.
  • هبه نامه عادی به موجب ماده 10 قانون مدنی در صورتی که مطابق شرایط قانونی و شکلی هبه تنظیم شود از اعتبار برخوردار بوده و نافذ است.
  • تنها تفاوت این دو در اعتبار آن ها در صورت وقوع دعوای حقوقی است چراکه بر خلاف هبه نامه رسمی در هبه نامه عادی امکان انکار و تردید وجود دارد. این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.
  • هبه از عقود جایز می باشد بدین معنا که واهی هر زمان که بخواهد می تواند از عقد رجوع نماید و مالی که بخشیده را پس بگیرد. با این حال، به موجب ماده 803 قانون مدنی بعد از قبض نیز واهب میتواند با بقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل:

موارد استثنا رجوع از هبه بعد از قبض

1- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.
2-  در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
3- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهراً مثل اینکه عین موهوبه برهن داده شود.
4- در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.
enlightenedعلاوه بر این موارد، رجوع از هبه بعد از فوت واهب یا متهب نیز امکان پذیر نمی باشد. 

 

پاسخ به پرسش مخاطب در خصوص وضعیت مالکیت ملکی که پسر برای والدین اش خریده

♦ در پاسخ به پرسش شما در رابطه با وضعیت مالکیت زمینی که پسر برای پدر و مادر خریده است باید گفت در صورتی که شما زمین مذکور را به پدر و مادر خود هبه نموده باشید، هبه ی مذکور قابل رجوع نمی باشد. بدین معنا که مال به مالکیت متهب درآمده و جز اموال آنان می گردد. 
♦ در صورتی که شما قصد هبه (تملیک مجانی مال به پدر و مادرتان) نداشته و تنها زمین را جهت عاریه (انتفاع بردن مجانی از مال) داده اید، با فوت پدر و مادر منفسخ شده و مال مذکور قابل بازگرداندن می باشد. به موجب ماده 635 قانون مدنی عاریه عقدی است که به موجب آن احد طرفین به طرف دیگر اجازه میدهد که از عین مال او مجاناً منتفع شود.

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.

 

 

مستندات قانونی - وضعیت مالکیت ملک خریداری شده برای پدر و مادر

ماده ۱۰ قانون مدنی
قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده‌اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.
ماده ۶۳۵ قانون مدنی
عاریه عقدی است که به موجب آن احد طرفین به طرف دیگر اجازه میدهد که از عین مال او مجاناً منتفع شود.
‌عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر گویند.
ماده ۶۳۶ قانون مدنی
عاریه دهنده علاوه بر اهلیت باید مالک منفعت مالی باشد که عاریه میدهد اگر چه مالک عین نباشد.
ماده ۶۳۷ قانون مدنی
هر چیزیکه بتوان با بقای اصلش از آن منتفع شد میتواند موضوع عقد عاریه گردد. منفعتی که مقصود از عاریه است منفعتی است که‌ مشروع و عقلائی باشد.
ماده ۶۳۸ قانون مدنی
عاریه عقدی است جائز و به موت هر یک از طرفین منفسخ میشود.
ماده ۶۳۹ قانون مدنی
هر گاه مال عاریه دارای عیوبی باشد که برای مستمیر تولید خسارتی کند معیر مسئول خسارت وارده نخواهد بود مگر اینکه عرفاً‌ مسبب محسوب شود.
‌همین حکم در مورد مودع و موجر و امثال آنها نیز جاری میشود.
ماده ۶۴۰ قانون مدنی
مستعیر ضامن تلف یا نقصان مال عاریه نمیباشد مگر در صورت تفریط یا تعدی.
ماده ۶۴۱ قانون مدنی
مستعیر مسئول منقصت ناشی از استعمال مال عاریه نیست مگر اینکه در غیر مورد اذن استعمال نموده باشد و اگر عاریه مطلق بوده بر ‌خلاف متعارف استفاده کرده باشد.
ماده ۶۴۲ قانون مدنی
اگر بر مستعیر شرط ضمان شده باشد مسئول هر کس و نقصانی خواهد بود اگر چه مربوط به عمل او نباشد.
ماده ۶۴۳ قانون مدنی
اگر بر مستعیر شرط ضمان منقصت ناشی از صرف استعمال نیز شده باشد ضامن این منقصت خواهد بود.
ماده ۶۴۴ قانون مدنی
در عاریه طلا و نقره اعم از مسکوک و غیر مسکوک مستعیر ضامن است هر چند شرط ضمان نشده و تفریط یا تعدی هم نکرده باشد.
ماده ۶۴۵ قانون مدنی
در رد عاریه باید مفاد مواد ۶۲۴ و ۶۲۶ تا ۶۳۰ رعایت شود.
ماده ۶۴۶ قانون مدنی
مخارج لازمه برای انتفاع از مال عاریه بر عهده مستعیر است و مخارج نگاهداری آن تابع عرف و عادت است مگر اینکه شرط خاصی‌شده باشد.
ماده ۶۴۷ قانون مدنی
مستعیر نمیتواند مال عاریه را به هیچ نحوی به تصرف غیر دهد مگر به اذن معیر.
ماده ۷۹۵ قانون مدنی
هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک میکند تملیک‌ کننده واهب طرف دیگر را متهب، مالی را‌که مورد هبه است عین موهوبه میگویند.
ماده ۷۹۶ قانون مدنی
واهب باید برای معامله و تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.
ماده ۷۹۷ قانون مدنی
واهب باید مالک مالی باشد که هبه می‌کند.
ماده ۷۹۸ قانون مدنی
هبه واقع نمیشود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ‌ندارد.
ماده ۷۹۹ قانون مدنی
در هبه به صغیر یا مجنون یا سفیه قبض ولی معتبر است.
ماده ۸۰۰ قانون مدنی
در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض نیست.
ماده ۸۰۱ قانون مدنی
هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب میتواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجاناً بجا آورد.
ماده ۸۰۲ قانون مدنی
اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه باطل میشود.
ماده ۸۰۳ قانون مدنی
بعد از قبض نیز واهب میتواند با بقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل:
۱) در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.
۲) در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
۳) در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهراً مثل اینکه عین موهوبه برهن داده شود.
۴) در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.
ماده ۸۰۴ قانون مدنی
در صورت رجوع واهب نماآت عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود.
ماده ۸۰۵ قانون مدنی
بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.
ماده ۸۰۶ قانون مدنی
هر گاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.
ماده ۸۰۷ قانون مدنی
اگر کسی مالی را به عنوان صدقه به دیگری بدهد حق رجوع ندارد.

این محتوا متعلق به سایت دفتر وکالت دادگران حامی ((dadgaran.com)) بوده و بهره برداری از آن بدون ذکر منبع ممنوع است.


پاسخ داده شده توسط کارشناس حقوقی ما 

 

راه های تماس و مشاوره با وکیل متخصص قراردادها و دعاوی ملکی

ثبت امتیاز
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.
ارسال نظر جدید

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

سوالات خود را جستجو کنید
ارسال سوال حقوقی و درخواست

در صورت تمایل به دریافت مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری و جهت هماهنگی و رزرو وقت مشاوره کلیک کنید.